{ }

شکایت از وکیل به چه صورتی های به وفوع می پیوندد؟

 

همان طور که در هنگام بیماری توصیه به مراجعه به پزشک می شود و از خود درمانی منع می شود، وقتی که مشکل حقوقی یا قضایی بروز می کند هم باید پیش متخصص رفت وکار را به کاردان سپرد. در کشور ما فرهنگ مراجعه به وکیل، به آهستگی روبه گسترش است. اما یکی از موانعی که در مراجعه به وکیل هست، بدبینی نسبت به انجام وظایف وکیل است. بسیار پیش می آید که با افرادی روبه رو می شویم که معتقدند که وکیل آنها در پیگیری پرونده جدیت کافی نداشته است. گاه نارضایتی موکل ریشه در کم کاری وکیل دارد وگاهی هم به خاطر این است که آنها از وکیل خود انتظار بی جا وبیش از اندازه دارند. بدین ترتیب، قرار داد با وکیل دادگستری که برای حل مشکل حقوقی معتقد شده خود سبب ایجاد اختلاف و دعوا می شود. در این حالت باید چه کرد و به کجا مراجعه کرد؟

مقررات شکایت از وکیل

مقررات مربوط به وکلا، ترتیبی را برای رسیدگی به تخلفات وکلا برای شکایت از وکیل تعیین کرده است که هرکس شکایتی از رفتار یا اخلاق وکیلی داشته باشد، بتواند آن را پیگیری کند. با وجود این امکان، موکل ناراضی، می تواند تصمیم در مورد اخلاق و رفتار وکیل را به مرجع صالح به رسیدگی ( شکایت از وکیل ) بسپارد. بنابراین سوء تفاهمی نباید درخصوص صحت رفتار وکلا باقی بماند. اما این سؤال بسیاری از شهروندان است که کی وکجا می توان شکایت از وکیل کرد؟ در پاسخ باید گفت که تخلف هایی که وکلا به مناسبت شغل خود انجام می دهند دردادسرای انتظامی وکلا رسیدگی می شود. هرکس شکایتی از اخلاق یا رفتار وکیلی دارد که مربوط به شغل اوست، می تواندبرای  شکایت از وکیل ترتیب زیر را طی کند.

اگر کسی از اخلاق و رفتار وکیل دادگستری شکایتی( شکایت از وکیل) داشته باشد، می تواند شکایت خود را به صورت کتبی یا شفاهی به کانون وکلایی که آن وکیل در آن عضو است تقدیم کند. علاوه بر شاکی، رئیس کانون وکلا، رئیس شعبه اول دادگاه عمومی شهرستان، رئیس شعبه اول دادگاه تجدید نظر ودادستان می توانند تخلف وکیل رابه صورت کتبی به اطلاع دادسرای انتظامی وکلا برسانند. شکایت کتبی شاکی در دفتر کانون ثبت می شود و شکایت شفاهی در صورت مجلس نوشته شده و به امضای شاکی می رسد. این شکایت به دادسرای انتظامی وکلا و نزد دادستان انتظامی کانون ارسال می شود.

رسیدگی به تخلف وکیل در دادسرای انتظامی وکلا آغاز می شود. این دادسرا به اتهامات وکیل رسیدگی می کند و اگر آنها را وارد دانست، کیفرخواست صادر می کند وبدین ترتیب، پرونده برای رسیدگی به تخلف وکیل به دادگاه انتظامی وکلا می رود. این دادسرا اگر وکیل را بی گناه تشخیص داد، قرار منع تعقیب صادر می کند وبدین ترتیب، شکایت شاکی رد می شود.

قرار منع تعقیب به این معنی است که شکایت از وکیل وارد نبوده است و تقصیری از وی سر نزده است. در صورتی که این قرار از سوی دادسرای انتظامی وکلا صادر شود، قابل اعتراض خواهد بود. شاکی و رئیس کانون وکلای دادگستری، کسانی هستند که می توانند به قرار منع تعقیب اعتراض کنند، آنها ۱۰ روز از زمان ابلاغ این قرار فرصت دارند که با مراجعه به دادگاه انتظامی وکلا است. اگر رسیدگی در دادسرای انتظامی وکلا، به صدورکیفرخواست منتهی شود، نوبت به رسیدگی به اتهام وکیل در دادگاه انتظامی وکلا خواهد رسید.

در صورت صدور کیفرخواست، احتمال اینکه وکیل از وکالت تعلیق شود، وجود دارد، اما صدور کیفرخواست لزوماً به معنی این نیست که وکیل تخلفی مرتکب شده است. دادگاه انتظامی وکلا است که در این خصوص اظهار نظر خواهد کرد. دادگاه انتظامی وکلا اگر قرار منع تعقیب وکیل را درست بداند، آن را تأیید می کند وبدین ترتیب وکیل از آن اتهام برای همیشه مبرا می شود ومعلوم می شود که موکل درخصوص تخلف وی حق نداشته است.

دادگاه انتظامی وکلا به هر طریق ممکن است شروع به رسیدگی به تخلف وکیل کند. در فرض اول پس از اعتراض به قرار منع تعقیب وکیل نزد این مرجع، اگر قرار منع تعقیب را نادرست دانست و اعتقاد به تخلف وکیل داشته باشد، خود به موضوع رسیدگی کرده وحکم صادره می کند اما معمولاً رسیدگی در دادگاه انتظامی وکلا پس از صدور کیفرخواست از سوی دادسرای انتظامی وکلا شروع می شود. دادگاه انتظامی وکلا، رونوشت ادعا نامه با تقاضا را به وکیل تحت تعقیب ابلاغ می کند و اگر توضیح وکیل لازم نباشد، حکم خود را صادر می کند در غیر این صورت پس از گرفتن توضیح از وی رأی صادر می کند.

در پایان رسیدگی ممکن است رأی دادگاه انتظامی وکلا مبنی بر برائت باشد. بدین معنی که تشخیص دهد که تخلفی از سوی وکیل رخ نداده است. در صورت حکم به محکومیت وکیل یکی از این مجازات ها برای او تعیین خواهد شد:

  1. اخطار کتبی
  2. توبیخ با درج در پرونده
  3. توبیخ با درج در روزنامه رسمی ومجله کانون
  4. تنزل درجه
  5. ممنوعیت وکالت از سه ماه تا سه سال
  6. و محرومیت دائم از شغل وکالت

این رأی به وکیل تحت پیگرد، کانون وکلا، دادسرای انتظامی وهمچنین شاکی ابلاغ خواهد شد.

 

از آرایی که دادگاه عالی انتظامی قضات صادر می کند، می توان در دادگاه عالی انتظامی قضات ظرف مدت ۱۰ روز از ابلاغ رأی تقاضای تجدید نظر کرد. همه آرای صادر شده از دادگاه انتظامی وکلا از سوی شاکی خصوصی که تعقیب وکیل با شکایت او آغاز شده است قابل تجدید نظر است. اما وکیل متخلف و رئیس کانون وکلا، تنها در موارد خاصی می توانند تقاضای تجدید نظر کنند، رأی دادگاه در مورد تعلیق یا عدم تعلیق وکیل از وکالت وهمچنین رأی به مجازات از درجه چهار به بالا، از سوی وکیل قابل تجدید نظر در این دادگاه انتظامی قضات است. رأی برائت و مجازات درجه چهار به بالا نیز از سوی رئیس کانون قابل تجدید نظر است. دادگاه عالی انتظامی قضات به عنوان مرجع تجدید نظر به موضوع رسیدگی کرده وممکن است رأی دادگاه انتظامی وکلا را تأیید کند یا آن را نقض کرده وحکم جدید صادر کند. به هر حال رأی این مرجع قطعی بوده وقابل تجدید نظر نخواهد بود.

اجباری در انتخاب وکیل نیست

از سال ۱۳۵۶، ایده اجباری شدن وکیل در دعاوی، تبدیل به قانون شده ولباس عمل پوشیده است اما از آن زمان تاکنون این قانون به اجرا در نیامده است. در سال ۱۳۵۶، « قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری » وکالت در دعاوی را اجباری کرد؛ بدین ترتیب که همه باید به اجبار برای اقامه دعوا و رسیدگی به آن از وکیل استفاده کنند. البته، وزارت دادگستری مناطقی از کشور را که امکان اجرای چنین طرحی را داشت مشخص می کرد که اجباری شدن استفاده از وکیل فقط در این مناطق باشد. در این مناطق هم برای کسانی که توانایی مالی استخدام وکیل نداشتند مزایایی فراهم شده بود تا فشاری به شهروندان از اجرای این قانون وارد نشود.

به هر حال هدف این بود که شاخص عدالت در دعاوی بالاتر رود وبه خاطر نا آگاهی از قانون وترتیب رسیدگی در دادگاه، حق صاحب حقی پایمال نشود. کشورهای دیگر دنیا نیز چنین تجربه هایی داشته اند. اما به هر حال این قانون تا کنون اجرایی نشده است. از سال ۱۳۵۶ تا سال ۱۳۸۴، این قانون بدون آیین نامه مانده بود و در این سال بالاخره قوه قضائیه در اقدامی قابل ستایش آئین نامه این قانون را تنظیم کرد. بنابراین این قانون می رفت که بعد از سه دهه اجرایی شود، اما تهیه این آیین نامه هم کمکی به اجرایی شدن این طرح نکرد چراکه اجرای مقررات یادشده به موجب رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور موقوف شد. به هر حال، در حال حاضر، انتخاب وکیل برای اصحاب دعوا الزامی نیست.

کانون های وکلای دادگستری، مرجع صدور پروانه وکالت

متقاضی پروانه وکالت وکارآموزی ، باید درخواست خود را به دفتر کانون وکلا تقدیم کند. کانون باید نسبت به درخواست حداکثر ظرف مدت ۶ ماه تصمیم گیری کند. در سال های اخیر، پذیرش وکلا وکارآموزان وکالت، با ثبت نام وبرگزاری آزمون است.که معمولا ثبت نام این آزمون در انتهای مهرماه انجام می شود و آزمون نیز در آذرماه برگزار می گردد. کانون های وکلا تنها ۶ ماه فرصت دارند که به تقاضای پذیرش داوطلبان رسیدگی کنند بنابراین اگر ثبت نام را به منزله درخواست پذیرش به کانون بدانیم، کانون های وکلا باید ظرف مدت ۶ ماه یعنی نهایتاً تا فروردین سال آینده نتایج آزمون وکالت را اعلام کنند.

اتباع خارج، قضات ومستخدمات دولتی وشهرداری ، محکومان ، به انفصال ابد از خدمات دولتی کسانی هستند که از وکالت محروم هستند و نمی توانند درخواست شرکت در آزمون وکالت کسانی هستند که از وکالت محروم هستند ونمی توانند درخواست شرکت در آزمون وکالت داشته باشند. کسانی که در آزمون پذیرفته شده و دوران کارآموزی را با موفقیت سپری کنند، پروانه وکالت دریافت می کنند. اعتبار پروانه وکالت سه سال است وتجدید آن منوط به درخواست وکیل وباقی بودن شرایط وکالت مقرر در قانون است.

 

انواع و اقسام وکلا

روی تابلوهای دفاتر وکالت وهمچنین روی کارت های ویزیت وکلا نوشته شده ، « وکیل پایه یک دادگستری » این عبارت بسیاری از شهروندان را به این گمان انداخته که در حال حاضر برخی از وکلا پایه یک هستند و برخی دیگر پایه دو. درحالی که در حال حاضر تمام وکلا پس از گذراندن دوره ۱۸ ماهه کار آموزی، پایه یک محسوب می شوند.

تقسیم وکلا به پایه یک وپایه دو ، به قبل از سال ۱۳۳۳ برمی گردد. از این سال به بعد، دادن پروانه وکالت پایه دو و همچنین پایه سه ممنوع شده است و اگر درحال حاضر، هنوز هم وکیل پایه دو یا وکیل پایه سه وجود داشته باشد، کسانی هستند که در پی محکومیت انتظامی، تنزل پایه یافته اند. البته در لایحه وکالت که به مجلس راه یافته و البته به نظر نمی رسد که در آینده نزدیک تبدیل به قانون شود، باردیگر موضوع پایه های یک و دو پیش بینی و احیا شده اما معلوم نیست که این لایحه به همین شکل به قانون تبدیل می شود یا خیر.

اما هرکسی، برای اینکه وکیل پایه یک دادگستری شود، علاوه بر اینکه باید فارغ التحصیل حقوق یا معدودی از رشته تحصیلی مرتبط باشد، باید در آزمون کانون وکلای دادگستری پذیرفته شده ومدتی که حداقل یک سال ونیم است، به کار آموزش برای وکالت پرداخته ودر کلاس های آموزشی کانون وکلایی دادگستری شرکت کند و پس از آشنایی با فن وکالت، آزمون شفاهی پایان دوره به نام اختیار را نیز بگذراند.


نظرات