{ }

در ماده‌ قانونی شماره ی 1113 آمده است که: “در عقد انقطاع‌ زن‌ حق‌ نفقه‌ ندارد مگر اين كه‌ شرط شده‌ يا آن كه‌ عقد مبنی بر آن‌ جاری شده‌ باشد.”


يكی از تفاوت‌های ازدواج‌ دائم‌ با موقت‌ اين‌ است‌ كه‌ تعهد ها و تکلیف های مرد و زن‌ نسبت‌ به‌ يكديگر در ازدواج‌ موقت‌ كمتر از ازدواج‌ دائم‌ است‌ و اين‌ به‌ لحاظ شرايط آسان تر برای اشخاصی است‌ كه‌ قادر نیستند تکلیف ها و تعهدها و مسئوليت‌های ازدواج‌ دائم‌ را بپذيرند.
يكی از تعهد های مرد نسبت‌ به‌ زن‌ در ازدواج‌ دائم‌ عهده‌ دار بودن‌ نفقه‌ زن‌ است‌ ولی در ازدواج‌ موقت‌، چنين‌ تكليفی برای مرد وجود ندارد. به‌ بیان ديگر، مرد عهده‌ دار مسئوليت‌ نفقه‌ زن‌ خود در ازدواج‌ موقت‌ نمیباشد و در واقع‌مرد لزومی جهت تهيه‌ مسكن‌ و لباس‌ و غذا و اثاث‌ منزل‌ كه‌ به‌ صورت متعارف‌ و با وضعيت‌ اجتماعی زن‌ تناسب‌ داشته‌ باشد، ندارد. اين‌ قاعده‌ در ازدواج‌ موقت‌ اصل‌ است‌. اما در صورتی که حق‌ نفقه‌ از سوی زن‌ در حين‌ عقد ازدواج‌ موقت‌شرط شود و مرد آن‌ را بپذيرد، اين‌ شرط صحيح‌ است‌ و مرد باید نفقه را بپردازد به این علت که هر شرطی كه‌ مخالف‌ با مقتضای ذات‌ عقد نباشد صحيح‌ است‌ و شرط حق‌ نفقه‌ خلاف‌ مقتضای ذات‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ نمی باشد.

 

بخش اول‌ :شرط حق‌ نفقه‌ در ضمن‌ عقد ازدواج‌ موقت‌


قسمت‌ الف‌ ـ نفقه‌ برای تمام‌ مدت‌:

هرگاه‌ در ضمن‌ عقد ازدواج‌ موقت‌، زن‌ شرط نمايد كه‌ در همه ی مدت‌ ازدواج‌ موقت‌ بايد از حق‌ نفقه‌ برخوردار باشد و مرد آن‌ شرط را بپذيرد، حق‌ نفقه‌ زن‌ بر مرد لازم‌ است‌.

 


قسمت‌ ب‌ ـ نفقه‌ برای قسمتی از مدت‌:

هر زمان در ضمن‌ عقد ازدواج‌ موقت‌، زن‌ شرط نمايد كه‌ در بخشی از مدت‌ ازدواج‌ موقت‌، از حق‌ نفقه‌ برخوردار باشد و مرد آن‌ شرط را بپذيرد، مثل اين كه‌ مدت‌ عقد موقت‌ برای شش سال‌ است‌ و حق‌ نفقه‌ زن‌ سه سال‌ اول‌ يا سه سال‌ آخر باشد، در اين‌ صورت‌ شرط درست است‌ و حق‌ نفقه‌ زن‌، بر مرد لازم‌ است‌.

 


قسمت‌ ج‌ ـ نفقه‌ بيش‌ از مدت‌:

هر زمان در ضمن‌ عقد ازدواج‌ موقت‌، زن‌ شرط نمايد كه‌ نفقه‌ او به‌ بیش تر از مدت‌ ازدواج‌ موقت‌ باشد، به‌ عنوان‌ نمونه زن‌ شرط نمايد كه‌ نفقه‌ او به‌ مدت‌ پنج‌ سال‌ بر عهده‌ گرفته‌ شود و مرد آن‌ را تأمين‌نمايد، در صورتی كه‌ مدت‌ عقد ازدواج‌ موقت‌ فقط دو سال‌ است‌ و اين‌ شرط مورد قبول‌ مرد واقع‌ گردد، شرط درست است‌ و مرد باید به‌ شرط وفا کند.


قسمت‌ د ـ تعيين‌ نفقه‌ پس از عقد:

هر زمان بعد از عقد ازدواج‌ موقت‌، ضمن‌ عقد خارج‌ لازم‌ زن‌ شرط نمايد كه‌ نفقه‌ او تا پايان‌ مدت‌ يا بخشی از مدت‌ عقد موقت‌ بر عهده‌ شوهر باشد و شوهر آن‌ شرط را بپذيرد، به‌ نظر می رسد چنين‌ شرطی درست است‌ و مرد ملزم‌ به‌ وفا به‌ شرط است‌ به این دلیل که شرطی كه‌ در ضمن‌ عقد صحيح‌ بوده‌ و خلاف‌ شرع‌ و خلاف‌ مقتضای ذات‌ عقد موقت‌ نيست‌، اشكالی ندارد كه‌ بعد از عقد شرط شود; و در صورتی که ضمن‌ عقد خارج‌لازم‌ اين‌ شرط انجام‌ نگيرد به‌ نظر میرسد وفا به‌ شرط، برای مرد الزام‌ می آورد به این دلیل که آن‌ يك‌ تعهد است‌ كه‌ شوهر متعهد به‌ آن‌ شده‌ است‌.


قسمت‌ ه’ ـ عدم‌ شرط نفقه‌ و زمان طولانی:

هر زمان حق‌ نفقه‌ در ازدواج‌ موقت‌ شرط نشود، ولی مدت‌ عقد طولانی باشد، آيا می توان‌ گفت‌ از شرايط ضمنی عرفی، حق‌ نفقه‌ زن‌ به‌ موجب‌ ماده‌ 225 قانون‌ مدنی بوجود می آيد؟
به‌ نظر می رسد به‌ صورت مطلق‌ نمی توان‌ چنين‌ تكليفی و تعهدی را بر عهده‌ مرد گذاشت‌، به این دلیل حق‌ نفقه‌ جزء مقتضای عقد موقت‌ نيست‌ و با شرط ضمن‌ عقد می توان‌ آن‌ را محقق‌ ساخت‌ يا بعد از عقد به‌ تراضی بين‌ زن‌ و مرد،شوهر متعهد آن‌ شود، اما در صورتی که چنين‌ شرطی نشود، زن‌ در ازدواج‌ موقت‌ حق‌ نفقه‌ نخواهد داشت‌.


اما در صورتی که در صورتی که شاهد ها و قرائن‌ حكايت‌ از آن‌ داشته‌ باشد كه‌ بدون‌ شرط نفقه‌ در ازدواج‌ موقت‌، مرد ملزم‌ به‌ حق‌ نفقه‌ زن‌ باشد، ناظر به‌ موردی است‌ كه‌ مدت‌ عقد موقت‌ طولانی باشد برای مثال برای ده‌ سال‌، و زن‌ نيز در منزلی كه‌ شوهر برای او تهيه‌ كرده‌ است‌ سكونت‌ نمايد و با يكديگر زندگی مشترك‌ دارند. در اين‌ صورت‌ به‌ نظر می رسد می توان‌ با استناد به‌ ماده‌ 225 قانون‌ مدنی كه‌ می گويد:
“متعارف‌ بودن‌ امری در عرف‌ و عادت‌ به‌ صورتی كه‌ عقد بدون‌ تصريح‌ هم‌ منصرف‌ آن‌ باشد به‌ منزله‌ ذكر در عقد است‌.”
حق‌ نفقه‌ زن‌ را بر عهده‌ شوهر گذاشت‌.

 

بخش‌ دوم‌:شرايط حق‌ نفقه‌ در ازدواج‌ موقت‌

هر زمان حق‌ نفقه‌ در ازدواج‌ موقت‌ به‌ طور مطلق‌ شرط شود، يعنی هيچ‌ قيدی نداشته‌ باشد، به‌ نظر می رسد همه ی حقوق‌ زوجين‌ كه‌ از حق‌ نفقه‌ ناشی می شود نسبت‌ به‌ يكديگر لازم‌ الرعايه‌ می باشد مگر آن كه‌ قانون‌ تصريح‌ديگری داشته‌ باشد. ماثل نند حق‌ نفقه‌ زن‌ در عده‌ طلاق‌ رجعی زيرا در ازدواج‌ موقت‌، طلاق‌ وجود ندارد تا در صورت‌ رجعی بودن‌، زن‌ مستحق‌ نفقه‌ باشد.


بنابراين‌ ببا استناد کردن به ماده‌ 1108 قانون‌ مدنی: “هرگاه‌ زن‌ بدون‌ مانع‌ مشروع‌ از ادای وظايف‌ زوجيت‌ امتناع‌ كند مستحق‌ نفقه‌ نخواهد بود.”
و همچنین در صورت‌ شرط نفقه‌ و فوت‌ مرد در مدت‌ عقد موقت‌ كه‌ زن‌ بايد عده‌ وفات‌ نگهدارد، زن‌ مستحق‌ نفقه‌ نخواهد بود، به این دلیل که با فوت شوهر رابطه‌ زوجيت‌ قطع‌‌شده‌ و نيز به‌ دستور ماده‌ 1110 قانون‌ مدنی كه‌ می گويد: “درعده‌ وفات‌ زن‌ حق‌ نفقه‌ ندارد.” منظور در عقد دائم‌ است‌ كه‌ از تکلیف های مرد است‌، بنابراین به‌ طريق‌ اولی زن‌ در ازدواج‌ موقت‌، در صورت‌ فوت‌ شوهر حق‌ نفقه‌ نخواهد داشت‌ ولو آن كه‌ در ضمن‌ عقد يا پس‌ از آن‌ حق‌ نفقه‌ شرط شده‌باشد.


ولی در صورتی اگر حق‌ نفقه‌ به‌ صورت‌ مطلق‌ شرط نشده‌ باشد و دارای قيدی باشد مثل اين كه‌ حق‌ نفقه‌ زن‌ با شوهر است‌ تا زمانی كه‌ سر كار نمی رود و خانه‌ دار است‌، در اين‌ فرض‌ حق‌ نفقه‌ در محدوده‌ همان‌ قيد بر عهده‌ مرد است‌ و از زمانی كه‌ زن‌ بر سر كار رفت‌ و شاغل‌ شد و ديگر وی را خانه‌ دار ندانند، حق‌ نفقه‌ او بر عهده‌ مرد نمی باشد.

 

بخش‌ سوم‌:استنكاف‌ شوهر از پرداخت‌ حق‌ نفقه‌ در ازدواج‌ موقت‌

هر زمان بر اساس‌ اجازه‌ ماده‌ 1113 قانون‌ مدنی، عقد ازدواج‌ موقت‌ با شرط حق‌ نفقه‌ زن‌ باشد و مرد نفقه ی زن را پرداخت ننمايد، به‌ دستور ماده‌ 1111 قانون‌ مدنی كه‌ بيان‌ می دارد: زن‌ می تواند در صورت‌ استنكاف‌ شوهر از دادن‌ نفقه‌ به‌ محكمه‌ رجوع‌ كند در اين‌ صورت‌ محكمه‌ ميزان‌ نفقه‌ را معين‌ و شوهر را به‌ دادن‌ آن‌ محكوم‌ خواهد كرد. زن‌ می تواند الزام‌ شوهر به‌ پرداخت‌ نفقه‌ را از دادگاه‌ صالح‌ درخواست‌ نمايد.
در صورتی است که خودداری شوهر از پرداخت‌ نفقه‌ به‌ لحاظ عجز و عدم‌ توانايی در پرداخت‌ نفقه‌ باشد و يا آنركه‌ شوهر بدون‌ جهت‌ نفقه‌ زن‌ خود را نپردازد و دادگاه‌ هم‌ قادر نباشد شوهر را ملزم‌ به‌ پرداخت‌ نفقه‌ كند و يا اجراء آن‌ ممكن‌ نباشد مثل اينكه‌، شوهر زمانی است‌ زن‌ خود را رها كرده‌ و ديگر به‌ او سر نمی زند و چند سال‌ هم‌ از مدت‌ عقد باقی مانده‌ است‌ و يا شوهر فقير است‌ و قادر نیست نفقه‌ زن‌ را بپردازد، در اين‌ صورت‌ زن‌ قادر است به‌ دادگاه‌ صالح‌ مراجعه‌ نمايدذو دادگاه‌ شوهر را مجبور به‌ بذل‌ مدت‌ كند و در صورت‌ استنكاف‌ وی، دادگاه‌ خود، زن‌ را رها نمايد و باقی مدت‌ را ببخشد (ماده‌ 1129 قانون‌ مدنی)


نظرات